وایبر
بافندگی، بافنده، نساج، جولا
viveur
بیننده، تماشاگر، ناظر، تماشاچی
از بین بردن، چشم پوشی، لغو، ابطال، صرفنظر
سرگردان
wiverns
wivern
wivers
تکان دادن