wowed
وعده داد، سوگند خوردن، عهد کردن
تکان دادم، موج زدن، تشکیل موج دادن، دست تکان دادن، موجی بودن
وایات
wiyot
صبر کن، صبر کردن، انتظار کشیدن، منتظر شدن، پیشخدمتی کردن، چشم براه بودن
تسخیر شده، نشست وگفتگو کردن