پهارهلغتنامه دهخداپهاره . [ رَ ] (اِخ ) پهاریه . قصبه ای است بقسمت شمالی هندوستان در ایالت اگره ، در 63 هزارگزی شمالی مانیپور. دارای کارخانه های نیل و تجارت حبوبات و پنبه .
چهاریلغتنامه دهخداچهاری . [ چ َ / چ ِ ] (ص نسبی )مرکب از عدد چهار و یاء نسبت . منسوب به عدد چهار.- ده چهاری ، نسبت به چهارده ؛ چهاردهی : من کیستم که بر من نتوان دروغ بستن نه قرص آفتابم نه ماه ده چهار
حائرةلغتنامه دهخداحائرة. [ ءِ رَ ] (ع ص ) تأنیث حائر. گوسفند و زن که هرگز جوان نشوند. ج ، حوائر. || حائرة من الحوائر؛ که در آن خیری نیست .