goingsدیکشنری انگلیسی به فارسیاتفاقات، رفتن، جریان، گام، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، پهنای پله، عزیمت، مشی زندگی
yanksدیکشنری انگلیسی به فارسیyanks، تکان شدید و سخت، امریکایی، ضربهناگهانی و شدید، تشنج، زود کشیدن، تکان تند دادن