زولیزم
زواليسم
جلام . [ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جَلَم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جلم شود.
جلام . [ ج ُل ْ لا ] (ع اِ) تکه های سترده ٔ موی . (منتهی الارب ).
تاريک , تيره , تيره کردن , تاريک کردن
تاریکی؛ تاریکی اول شب.