آبانبارگویش اصفهانی تکیه ای: ovembâr طاری: ovambâr طامه ای: ovambâr طرقی: ovambâr کشه ای: âbembâr نطنزی: ovombâr
حبنبرلغتنامه دهخداحبنبر. [ ح َ بَم ْ ب َ ] (ع اِ) چیز اندک . مااصبت منه حبنبراً؛ نرسید مرا از وی چیزی . دریغ از یک هل پوچ .
دهلهواژهنامه آزادده الیف به معنای دهی است که دارای هزار خانوار بوده است .آثار فرهنگی و سنگ قبور موجود که تاریخ مستند 720سال بر روی آنها حک شده است این جمله را تایید می کند.همچنین تعداد بیش از 1500 آبانبار در این روستا حکایت از جمعیت فراوان است ده الیف به معنای دهی است که دارای هزار خانوار بوده است .آثار فرهنگی و سنگ
خانیفرهنگ فارسی عمید۱. حوض آب.۲. برکه.۳. گودالی که آب چشمه در آن جمع شود: ◻︎ ز شرم آب آن رخشندهخانی / به ظلمت رفته آب زندگانی (نظامی۲: ۱۴۶).۴. آبانبار: ◻︎ نمُرد آنکه مانَد پس از وی بهجای / پل و خانی و خان و مهمانسرای (سعدی۱: ۴۵).