ترجمه مقاله

آبی

'ābi

۱. (زیست‌شناسی) ویژگی موجود زنده‌ای که در آب زیست می‌کند؛ آبزی: اسب آبی، سگ آبی، مار آبی.
۲. (اسم، صفت نسبی) از سه رنگ اصلی، مانندِ رنگ آسمان یا رنگ آب دریا؛ رنگ کبود روشن.
۳. دارای این رنگ.
۴. مربوط به آب.
۵. ویژگی چیزی که با آب کار می‌کند: آسیای آبی، ساعت آبی، توربین آبی.
۶. [مقابلِ دیم و دیمی] (کشاورزی) ویژگی زراعتی که آبیاری می‌شود.
۷. (اسم، صفت نسبی) [منسوخ] متصدی توزیع آب به خانه‌ها؛ میراب.

۱. ارزق، کبود، لاجورد، نیلگون
۲. بحری، دریایی
۳. آبزی
۴. خالو، دایی ≠ دیمی، دیم
۵. خشکی
۶. هوازی

ترجمه مقاله