آبیاریلغتنامه دهخداآبیاری .[ آب ْ ] (حامص مرکب ) کار آبیار. سقایت : به آبیاری دولت بباغ نصرت شاه بسال فتح گل خارمند شد بویا. خوندمیر مورخ .- آبیاری کردن ؛ آب دادن . مشروب کردن . آب پاشی کردن . آب زدن . سیرآب
ابیاریلغتنامه دهخداابیاری . [ اَب ْ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به ابیار. || دیبائی مُخطَّط و راه راه لطیف و نازک بافته و بهترین آن ابیاری کافوری بوده است : از درج برد و مخفی و ابیاری و بمی سرخط همی ستانم و تکرار میکنم . نظام قاری .نرمدست
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْ با ] (اِخ ) عبداﷲبن عمربن عبدالعزیز ابن المنذر. از نسل هباربن الاسود القرشی . دومین امیر هند از خاندان هباری است . وی در سال 250 هَ .ق . بعد از وفات پدرش به امارت هند رسید. پایتخت او شهر منصوره بود. در سال <span class="hl" d
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْ با ] (اِخ ) عمربن عبداﷲبن عمربن عبدالعزیز الهباری القرشی ، مکنی به ابوالمنذر. سومین امیر هند از خاندان هباری بود، وی در زمان پدر خود والی قسمتی از متصرفات او بود و در سال 280 هَ . ق . بعد از وفات پدر، به جای او نشست . پایتخت
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْ با ری ی ] (ص نسبی ) نسبت است به هباربن الاسودبن مطلب .... القرشی که جد عمربن عبدالعزیز است . (اللباب فی تهذیب الانساب ).
آبیاری بارانیsprinkler irrigation, overhead irrigationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبیاری که در آن آب از بالای سطح خاک با آبپاشهای مخصوص بهصورت قطرههای باران پاشیده میشود
آبیاری ترازcontour irrigationواژههای مصوب فرهنگستانروشی در آبیاری زمینهای شیبدار که در آن جویچهها بر روی خطوط تراز کنده میشوند تا فرسایش خاک براثر آبیاری به کمترین میزان برسد
آبیاری تکمیلیsupplemental irrigationواژههای مصوب فرهنگستانجبران کمبود باران در دیمکاریهای مناطق خشک و نیمهخشک
آبیاری جویچهایfurrow irrigationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبیاری که در آن آب در داخل جویهای کوچک باریک به جریان درمیآید
آبیاری بارانیsprinkler irrigation, overhead irrigationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبیاری که در آن آب از بالای سطح خاک با آبپاشهای مخصوص بهصورت قطرههای باران پاشیده میشود
آبیاری ترازcontour irrigationواژههای مصوب فرهنگستانروشی در آبیاری زمینهای شیبدار که در آن جویچهها بر روی خطوط تراز کنده میشوند تا فرسایش خاک براثر آبیاری به کمترین میزان برسد
آبیاری تکمیلیsupplemental irrigationواژههای مصوب فرهنگستانجبران کمبود باران در دیمکاریهای مناطق خشک و نیمهخشک
آبیاری جویچهایfurrow irrigationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبیاری که در آن آب در داخل جویهای کوچک باریک به جریان درمیآید
شیرآبیاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ی، شیر آب، فلکۀ آب، شیر گردان، شیر چرخان، افشانه، آبپاش شلنگ، لولۀ آب، لوله ماشین آتشنشانی
سمآبیاریinsectigationواژههای مصوب فرهنگستانوارد کردن سموم کشاورزی به آب آبیاری در روشهای آبیاری قطرهای یا بارانی