لغتنامه دهخدا
تورط. [ ت َ وَرْ رُ ] (ع مص ) در هلاکت افتادن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : امیر سیف الدوله به خبط ایشان در مهلکه ٔ ضلال و تورط ایشان در مسبغه ٔ آجال مشاهدت کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ <span class="