لغتنامه دهخدا
ترمیض . [ ت َ ] (ع مص ) چرانیدن گوسپندان را در زمین تفسیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ماشیة را در رمضاء چرانیدن . (از اقرب الموارد). || نیت روزه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || اندک انتظار کرده رفتن . (منتهی ا