آدمکلغتنامه دهخداآدمک . [ دَ م َ ] (اِ مصغر) لعبت اطفال که غالباً از چوب سازند. || شکل آدمی که نقش کنند.
آدمکمفصلیaction figureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اسباببازی عموماً ازجنس پلاستیک شبیه به شخصیتهای معروف فیلمها و کتابها و بازیهای ویدیویی و برنامههای تلویزیونی که مفاصل متحرک و لوازم اضافی تغییرپذیر دارد
آدمکمفصلیaction figureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اسباببازی عموماً ازجنس پلاستیک شبیه به شخصیتهای معروف فیلمها و کتابها و بازیهای ویدیویی و برنامههای تلویزیونی که مفاصل متحرک و لوازم اضافی تغییرپذیر دارد
اطلانتلغتنامه دهخدااطلانت . [ اَ ] (معرب ، اِ) آتلانت . مجسمه ای که در معماری بسازند و روی سر یا دوش آن چیزی دیگر ساخته باشند. آدمک . مجسمه . رجوع به آدمک و مجسمه شود.
آدمکمفصلیaction figureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اسباببازی عموماً ازجنس پلاستیک شبیه به شخصیتهای معروف فیلمها و کتابها و بازیهای ویدیویی و برنامههای تلویزیونی که مفاصل متحرک و لوازم اضافی تغییرپذیر دارد
سحابی آدمکHomunculus Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانسحابیای از گاز و غبار که ستارۀ اِتاشاهتخته را فراگرفته است و به شکل آدمی کوچک رصد میشود