شیپوریانAraceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از راستۀ قاشقواشسانان با گلهای تکجنسی یا بهندرت نرماده که در سنبلهای متراکم آرایش یافتهاند و برگهای درشت به نام چمچه آنها را در بر گرفته است
چارسویلغتنامه دهخداچارسوی . (اِ مرکب ) چارسو. چاربازار. محلی که چارسمت آن بازار است : در چارسوی فقر درآ تا ز راه ذوق دل را ز پنج نوش سلامت کنی دوا. خاقانی . || چارراه : در چارسوی کون و مکان وحشت است خیز<br
پردازش آرشیویarchival processingواژههای مصوب فرهنگستانتنظیم و توصیف مواد آرشیوی و حفاظت و نگهداری از آنها برای ذخیرهسازی بلندمدت و استفادۀ مراجعهکنندگان
خارهلغتنامه دهخداخاره . [ رَ / رِ ] (اِ) سنگ خارا. || سنگ . (آنندراج ) (برهان قاطع). سنگ سخت . (غیاث اللغة) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ جهانگیری ) : از آن کوهسار آتش افروختندبرآن خاره بر خار می سوختند. فردوسی .<