آرمیچرفرهنگ فارسی عمیدمحور سیمپیچیشده داخل استوانۀ استارت که در اثر ایجاد نیروی محرک الکتریکی با گردش آن موتور به حرکت درمیآید.
آرمیچرفرهنگ فارسی معین(چِ) [ انگ . ] ( اِ.) محور سیم پیچ شده ای که در داخل استوانة استارت و یا دینام قرار دارد.
اگرمگرلغتنامه دهخدااگرمگر. [ اَ گ َ م َ گ َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) گیاهی از تیره ٔ نعناییان که شکل بوته هایی به ارتفاع 2/5 تا 3 متر می باشد ساقه اش کرکدار و برگهایش دراز. خوش اندام و سبز و درخشان است . (فرهنگ فارسی م
اگیرمگیرلغتنامه دهخدااگیرمگیر. [ اَ م َ ] (اِ مرکب ) اگرمگر. گیاهی است طبی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اگرمگر شود.
اگرمگرفرهنگ فارسی عمیدگیاهی با ساقههای کرکدار، برگهای دراز و سبز، گلهای خوشهای، ارتفاع ۲ متر و ریشهای غدهدار که برخی مردم در شستوشوی بدن به کار میبرند.
مغناطیسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت س، آهنربا، سولنوید، آهنربای الکتریکی، ماگنت (مگنت) میدانمغناطیسی، شار مغناطیسی، القا (القای الکترومغناطیسی) آرمیچر کهربا، الکتریستۀ ساکن
موتورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت آرمیچر، فرفره، قرقره، چرخ، دوک، پنکه، هواکش، فَن، آسیاب بادی، پیچ، ساعت محور، شافت، اکسل، میل گردان، لولا، پاشنه، دیفرانسیل، [≠ مختصات دکارتی 465] وردنه، غلتک، [◄ استوانه 252]
ماشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مکانیسم، دستگاه، موتور، اتوماسیون وسیله نقلیه اتومبیل فرقون، دوچرخه اهرم، دنده، قرقره، درام، سطح شیبدار، بازو جرثقیل، جرثقیل زنجیری پمپ، تلمبه ◄ آبیاری، ماشینآلاتمعدنی ◄ استخراج بادامچه، بادامک، بازویی، بازوی محرک (کارگر)، بازوی مقاوم (ایستادگی)، اسپارک بادبزن، آپارات، بتونیر، اس