ترجمه مقاله

آزرمجو

'āzarmju

۱. آزرم‌خواه؛ باشرم و حیا؛ عفیف.
۳. دادگر.
۴. آن‌که حرمت دیگران را نگه دارد؛ احترام‌کننده: ◻︎ کسی کاو تو را نیست آزرمجوی / چه جویی چه خواهی از او آبروی (فردوسی: ۷/۵۸۳ حاشیه).

ترجمه مقاله