ترجمه مقاله

آسودگی

'āsudegi

۱. آسوده بودن: ◻︎ ای گرفتار و پایبند عیال / دیگر آسودگی مبند خیال (سعدی: ۱۰۰).
۲. آرامش.
۳. [قدیمی] استراحت: ◻︎ ز نیروی و آسودگی اسپ و مرد / نیندیشد از روزگار نبرد (فردوسی: ۷/۵۰۳).

آرامش، آسایش، استراحت، راحت، فراغبالی، فراغت ≠ اضطراب، تشویش، دغدغه

ترجمه مقاله