=چشمآغیل
( ~.) (اِ.) نک چشم آغیل .
آغول . (اِ) آغل . زاغه . || چشم آغول ؛ چشم آغیل .
اغیل . [ اَ ] (اِ) آغول گوسپندان . (ناظم الاطباء). رجوع به اَغِل شود.
چشمآغیل؛ نگاه خشمآلود؛ نگاه از گوشۀ چشم از روی خشم و غضب.