آلاسلغتنامه دهخداآلاس . (اِ) زغال . زگال . انگِشت . فحم : تاب قهرش تیغ را الماس کردبرق خشمش کوه را آلاس کرد.سراج الدین راجی .
اطلس حریقfire atlasواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ منسجمی از نقشهها و نمودارها و آمارهای مربوط به آتشسوزیها که مبنای برنامۀ مقابله با آتش قرار میگیرد
اطلس زبانیlinguistic atlasواژههای مصوب فرهنگستانگونهای کتاب مرجع حاوی اطلاعاتی درباره پراکندگی زبانهای جهان متـ . اطلس زبانها
نوار دگرنامalias bandواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفههایی از نشانک/ سیگنال که محتوای بسامد اولیۀ آنها خارج از پهنای نوار نایکوئیست (nyquist bandwidth) است، ولی براثر نمونهبرداری بر روی نوار گذر (pass band) افتاده است
آلاسکالغتنامه دهخداآلاسکا. (اِخ ) نام شبه جزیره ای در شمال غربی امریکای شمالی متعلق بدول متحده ٔ امریکای شمالی ، دارای 55000 مردم .
مورد افشرجلغتنامه دهخدامورد افشرج . [ اَ ش ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مورد افشره . (یادداشت مؤلف ). رب الاَّس . رجوع به موردو مورد افشره و نیز رجوع به رب الاَّس ذیل (رب ) شود.
فطوسلغتنامه دهخدافطوس . [ ] (اِ) حب الاس . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فطس شود.
مورد افشرهلغتنامه دهخدامورد افشره . [ اَ ش ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مورد افشرج . رب الاَّس . (تذکره ٔ ابن بیطار). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
آلاسکالغتنامه دهخداآلاسکا. (اِخ ) نام شبه جزیره ای در شمال غربی امریکای شمالی متعلق بدول متحده ٔ امریکای شمالی ، دارای 55000 مردم .