آلالهلغتنامه دهخداآلاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) شقایق . (برهان ). الاله . لاله ، یا لاله ٔ نعمان : چون دواتی بُسَدین است خراسانی وارباز کرده سر آلاله بطَرْف ِ چمنا. منوچهری .و بیت ذیل که لفظاً و معناً
آلالهRanunculusواژههای مصوب فرهنگستانسردهای بزرگ از آلالهایان با حدود 600 گونۀ غالباً علفی چندساله یا گاهی یک یا دوساله که دارای گلهای زرد براق یا سفید یا بهندرت قرمز هستند
حلالةلغتنامه دهخداحلالة. [ ح ُ ل َ ] (ع مص ) نکاح کردن مطلقه ٔ ثلاثه را تا برای زوج اول حلال شود. (آنندراج ، از منتخب و عالمگیری و المختار) : هرکه مر او را طلاق داد بجویدش دوست ندارد مگر ز شوی حلاله .ناصرخسرو.
حلولیةلغتنامه دهخداحلولیة. [ ح ُ وی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از صوفیه . (کشف المحجوب هجویری ). فرقه ای از دو فرقه ٔ مذهب صوفیه . (بیان الادیان ). آنانکه گمان برند ذات باری تعالی در تن آدمی حلول تواند کرد. مقابل اتحادی . حلولیان معتقدند که روح حق تعالی در آدم و پیغمبران و امامان حلول کند و در علی و
حیلولةلغتنامه دهخداحیلولة. [ ح َ ل َ ] (ع مص ) حایل شدن میان دو چیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). میان دو چیز درآمدن و حایل شدن . (غیاث ) (آنندراج ): حیلوله ٔ زمین میان خورشید و ماه .
چاپلالهلغتنامه دهخداچاپلاله .[ ل َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج به کرمانشاه میان کامیاران و قلعه . در نود و دو هزارگزی سنندج .
علالةلغتنامه دهخداعلالة. [ ع ُ ل َ ] (ع مص ) دوشیدگی شتر در میانه ٔ روز. (منتهی الارب ). دوشیدن شتر در میانه ٔ روز. (آنندراج ) (اقرب الموارد). || نیزه زدن در پی هم : و لولا علالة أرماحنالظلت نساؤهُم ُ تحلب . (از ذیل اقرب الموارد).
آلالهایانRanunculaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از آلالهسانان اغلب علفی با حدود 62 سرده و 2252 گونه که بهطور گستردهای در تمام نواحی معتدل و نیمهگرمسیری پراکندهاند؛ برگهای آنها معمولاً متناوب و ساده یا منقسم با قاعدهای غلافمانند و گلهایشان دارای تقارن شعاعی یا نامنظم است و معمولاً دو تا پنج کاسبرگ و گلبرگ جداازهم دارد، اما گاهی تع
آلالهسانانRanunculalesواژههای مصوب فرهنگستانراستهای از دولپهایهای علفی با هشت تیره و حدود 3200 گونه که کاسبرگ اغلب آنها بیش از دو تا و پرچمهایشان زیاد و برچههای آنها جدا از هم و گردههای آنها سهدریچهای است
الالهلغتنامه دهخداالاله . [ اَ ل َ / ل ِ] (اِ) آلاله . شقایق النعمان . کاسه بشکنک : الاله ٔ کوهساران هفته ای بی بنفشه ٔ جویباران هفته ای بی .باباطاهر.رجوع به آلاله شود.
آلالهایانRanunculaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از آلالهسانان اغلب علفی با حدود 62 سرده و 2252 گونه که بهطور گستردهای در تمام نواحی معتدل و نیمهگرمسیری پراکندهاند؛ برگهای آنها معمولاً متناوب و ساده یا منقسم با قاعدهای غلافمانند و گلهایشان دارای تقارن شعاعی یا نامنظم است و معمولاً دو تا پنج کاسبرگ و گلبرگ جداازهم دارد، اما گاهی تع
آلالهسانانRanunculalesواژههای مصوب فرهنگستانراستهای از دولپهایهای علفی با هشت تیره و حدود 3200 گونه که کاسبرگ اغلب آنها بیش از دو تا و پرچمهایشان زیاد و برچههای آنها جدا از هم و گردههای آنها سهدریچهای است