آلاکلنگلغتنامه دهخداآلاکلنگ . [ آل ْ لا ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) دو چوب برهم نهاده است متقاطع که دو کس بر دو سر چوب زبرین نشینند و بنوبت بزیر و بالا شوند، و این عمل را نیز آلاّکلنگ نامند.
آلاکلنگفرهنگ فارسی معین(کُ لَ) (اِمر.) دو چوب بر هم نهادة متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی نشینند و به نوبت به زیر و بالا شوند.
الاکلنگلغتنامه دهخداالاکلنگ . [ اَل ْ لا ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) زُحلوقَه چوبی است دراز که کودکان آن را بر جای بلندی از زمین نهندو یکی بر یکسر و دیگری بر سر دیگر آن نشیند و هر زمان یک سر آن به بالا برند و سر دیگر را پائین آرند.
الاکلنگفرهنگ فارسی عمیدنوعی وسیلۀ بازی به شکل یک میله یا چوب بلند با تکیهگاهی در وسط و دو نشیمنگاه در دو طرف که با فشار آوردن بالا و پایین میرود.
رژیم الاکلنگیyoyo dietواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت تغذیهای نامطلوبی که در آن فرد با کاهش و افزایش متناوب و سریع وزن روبهرو میشود
سازوکار الاکلنگیseesaw mechanismواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی که در آن با وارد کردن یک نوترینوی راستدست در مدل استاندارد ذرات بنیادی میتوان برای نوترینوها جرم اندکی در نظر گرفت
دینگلانه فیسواژهنامه آزادالاكلنگ در لهجه محلی همدانی به آلاکلنگ که از وسایل بازی هست که در بیشتر پارکها و شهر بازیها موجود است دینگلانه فیس میگویند