آلدئیدفرهنگ فارسی عمیدگروه ترکیبات آلی اکسیژندار که از اکسید کردن الکل به دست میآید و در تهیه رزینهای مخصوص به کار میرود.
هلدیتلغتنامه دهخداهلدیت . [ هََ ت َ ] (اِخ ) در کتیبه ٔ بزرگ بیستون این کلمه نام پدر بخت النصر است . (از ایران باستان پیرنیا ص 547).
الدادلغتنامه دهخداالداد. [ ] (اِخ ) نام یکی از هفتاد تن مشایخ که از اسرائیل برای اعانت موسی برگزیده شدند، و بمعنی کسی است که خدا او را دوست دارد. (از قاموس کتاب مقدس ). در قرآن کریم آمده : و اختار موسی قومه سبعین رجلاً لمیقاتنا (قرآن 155/7)؛ یعنی موسی برای میق
الدادلغتنامه دهخداالداد. [ اِ ] (ع مص ) کسی را دارو بیک سوی دهن فروگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). ریختن دارو بکرانه ٔ دهن کسی از دارودان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ملامینلغتنامه دهخداملامین . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) جسمی است آلی که با الدئید فرمیک تشکیل رزینی می دهد که در گرما قالب گیری می شود. فرمول آن C3H6N6 (تری آمینوتری آزین ) است . (از فرهنگ اصطلاحات علمی ).
گلی کللغتنامه دهخداگلی کل . [ گْلی / گ ِ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) اجسامی که به نام اپوکسی معروفند در نتیجه جذب آب گلی کل تولید می کنند. گلی کلها در شرایط مخصوصی بی آب می شوند و آلدئید، ستن و گاهی اکسید دتیلن تولید کنند. رجوع به روش تهیه ٔ مواد آلی تألیف صفوی ص <sp
الکلهالغتنامه دهخداالکلها. [ اَ ک ُ ] (اِ)ج ِ الکل . در کتاب شیمی مختصر آلی تألیف پریمن (ص 191) چنین آمده است : الکلها را میتوان اجسامی دانست که از استخلاف یک ئیدروژن ئیدروکربور با عامل اکسیدریل OH بدست می آیند. بنابراین الکله