آمیبفرهنگ فارسی معین[ فر. ] ( اِ.) جاندار ذره بینی تک سلولی از ردة آغازیان که در آب های شیرین و جاهای مرطوب و در آب حوض ها پیدا می شود. نوعی از آن در رودة انسان تولید می گردد و باعث اسهال خونی می شود.
امیبلغتنامه دهخداامیب . [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) آمیب . جانوری تک سلولی از رده ٔریشه پاییان که هم در آبهای شیرین و هم در آبهای دریا میزید. حرکت و تغذیه ٔ وی بوسیله ٔ پاهای کاذب است . پروتوپلاسم آنها برهنه و بدون پوسته ٔ خارجی است . (از فرهنگ فارسی معین ، ذیل آمیب ). کلمه ٔ امیب از لغت یونانی امب