غاز تایوانیAnas formosaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای کوچک جثه از اردکیان و راستۀ غازسانان با بدن حنایی یا قهوهای روشن و بالهای سفید
روغن بادیان رومیanise oil, oil of aniseواژههای مصوب فرهنگستانروغنی که 8 تا 23 درصد آن را اسیدهای چرب تشکیل میدهند و از بذر بادیان رومی استخراج میشود
حانیشلغتنامه دهخداحانیش . (اِخ ) (مذکور در اشعیا 30:4) گمان میرود که یکی از شهرهای خالصه ٔ شاهی بوده که در جنوب تحفنیس واقع بوده . رجوع به تحفنیس شود. (قاموس کتاب مقدس ).
حنسلغتنامه دهخداحنس . [ ح َ ن َ ] (ع مص ) لازم گرفتن میان معرکه را از شجاعت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
آنیسهلغتنامه دهخداآنیسه . [ س َ / س ِ ] (ص ) هر چیز بسته که بدشواری باز شود. به معنی خون بسته ومداد بسته و امثال آن نیز آمده است و آن را آنیسته نیز گویند. (برهان ). دَلَمه . انبسته بر وزن سرگشته نیز نوشته اند و دو صورت از این سه بی شبهه مصحف است .
آنیسافرهنگ نامها(تلفظ: ānisā) [آن در عرفان عشق و جوهر عشق + یای (ی) میانوند + سا (پسوند شباهت)] ، به معنی مانند عشق.
آنیسهلغتنامه دهخداآنیسه . [ س َ / س ِ ] (ص ) هر چیز بسته که بدشواری باز شود. به معنی خون بسته ومداد بسته و امثال آن نیز آمده است و آن را آنیسته نیز گویند. (برهان ). دَلَمه . انبسته بر وزن سرگشته نیز نوشته اند و دو صورت از این سه بی شبهه مصحف است .