عمل خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز
شغل و عمل آهنگساز.
quintet, quintette
gentrification
آهن سازی . [ هََ ] (حامص مرکب ) حرفه ٔ آهن ساز. || دکان آهن ساز.
railroading
آهنگ، گزیر، گزیرش، آهنگ کردن، آهنگ داشتن
هم اهنگ کردن , موافق کردن , هم اهنگ شدن , متناسب بودن
هماهنگ، متناسب بودن، هم اهنگ کردن، موافق کردن، هم اهنگ شدن
هماهنگی، متناسب بودن، هم اهنگ کردن، موافق کردن، هم اهنگ شدن
هماهنگ کردن، متناسب بودن، هم اهنگ کردن، موافق کردن، هم اهنگ شدن