۱. گردوخاک؛ غبار: ◻︎ از آوار اسبان و گرد سپاه / بشد روشنایی ز خورشید و ماه (فردوسی: لغتنامه: آوار).
۲. خاک، سنگ، آجر، گچ، تیر، و دیگر مصالح ساختمانی که هنگام خراب شدن بنا فرومیریزد.
۳. (صفت) ویران.
۱. خرابه، دیوار، گردوخاک
۲. خراب، ویران
۳. آواره، دربدر
۴. چپاول، غارت
۵. بینظمی، تباهی، هرجومرج
۶. غبار، گردوخاک
۷. آزار، رنج، گزند