ترجمه مقاله

آویختن

'āvixtan

۱. آویزان کردن؛ آویخته ساختن.
۲. (مصدر لازم) آویزان شدن؛ آویخته شدن.
۳. به چیزی چنگ انداختن.
۴. به چیزی متوسل شدن.
۵. جنگ کردن؛ گلاویز شدن.

۱. آویزان کردن، تعلیق، معلق کردن
۲. دارزدن، مصلوب کردن
۳. چنگزدن، متشبثشدن، متوسلشدن
۴. جنگیدن
۵. حمایل کردن ≠ چسباندن، نصب کردن

ترجمه مقاله