آکومولاتورفرهنگ فارسی معین(کُ مُ تُ) [ فر. ] (اِ.) دستگاه الکتریکی که می توان مقداری برق در آن ذخیره کرد و به هنگام لزوم از آن پس گرفت . و آن انواع بسیار دارد مانند آکومولاتور سربی و غیره ، انباره ، خازن برق .
انبارهفرهنگ فارسی معین(اَ رِ) دستگاهی که می توان در آن برق ذخیره کرد و در هنگام لزوم از آن استفاده کرد، آکومولاتور.
انبارهلغتنامه دهخداانباره . [ اَم ْ رَ / رِ ] (اِ) پر کردن و انباشتن . (از انجمن آرا، ذیل انبار) (آنندراج ، ذیل انبار). || دستگاه الکتریکی که می توان مقداری برق در آن ذخیره کرد و بهنگام لزوم از آن پس گرفت و آن انواع بسیار دارد مانند انباره ٔ سربی و غیره . آکومو
ادیسنلغتنامه دهخداادیسن .[ اِ س ُ ] (اِخ ) توماس اَلوا (1847 - 1931 م .). عالم طبیعی آمریکایی ، متولد به میلان (اُهایو). وی مخترع آلات متعدد الکتریکی و نخستین کسی است که فونوگراف را که قبلاً ش . کرو کشف کرده بود، بساخت . و همچ