لغتنامه دهخدا
نصیحتگر. [ ن َ ح َ گ َ ] (ص مرکب ) اندرزگر. (یادداشت مؤلف ). پنددهنده . اندرزکننده . آگاه سازنده . (ناظم الاطباء). ناصح . نصیح . مشفق خیرخواه که به خیرخواهی پند دهد و به صواب رهنمائی کند : یک روز گرم گاه به خانه اندر نشسته بود [ قابیل ] ابلیس بیامد بر