ناآگهیدنلغتنامه دهخداناآگهیدن . [ گ َ دَ ] (مص منفی ) مقابل آگهیدن . نیاگاهانیدن . خبر نکردن . بی خبر گذاشتن .
آگاهیدنلغتنامه دهخداآگاهیدن . [ دَ ] (مص ) خبر یافتن . آگاه شدن . مطلع، باخبر گشتن . آگهیدن : بیاگاهد اکنون چو من رزم جوی شوم با سواران به نزدیک اوی .فردوسی .