لغتنامه دهخدا
ابهام . [ اِ ] (ع مص ) پوشیده گذاشتن . مجهول بگذاشتن . بسته کردن کار. (زوزنی ). بسته کردن . پوشیدن . || پوشیده گفتن . || پیچیدگی . بستگی . پوشیدگی . تاریکی . || دور کردن و راندن کسی را از کار. || مجهول و مطلق و بی قید گذاشتن چیزی را. || بند کردن دَر. || بسیاربهمی شدن و بهمی ن