ابتغاءلغتنامه دهخداابتغاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اِبتغا. جُستن . (زوزنی ) (حبیش تفلیسی ). طلب کردن . خواستن . || خواسته شدن . (رشید وطواط). || سزاوار شدن . (رشید وطواط).
ابتغاءلغتنامه دهخداابتغاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اِبتغا. جُستن . (زوزنی ) (حبیش تفلیسی ). طلب کردن . خواستن . || خواسته شدن . (رشید وطواط). || سزاوار شدن . (رشید وطواط).
ابتغاءلغتنامه دهخداابتغاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اِبتغا. جُستن . (زوزنی ) (حبیش تفلیسی ). طلب کردن . خواستن . || خواسته شدن . (رشید وطواط). || سزاوار شدن . (رشید وطواط).