ابدالآبادواژهنامه آزاداَبدُالآباد، تا ابد، تا آخر زمان، همیشه، ماندگار، زمان بی انتها (واژه ای که برای زندگی ابدی، در قیامت به کار برده می شود).
ابدالاَّبادلغتنامه دهخداابدالاَّباد. [ اَ ب َ دُل ْ ] (از ع ، اِ مرکب ) در تداول فارسی نوعی جامه است از پنبه .
forevermoreدیکشنری انگلیسی به فارسیبرای همیشه لطفا برای، تا ابد، تا ابدالاباد، برای همیشه، جاویدان، پیوسته
ناانجاملغتنامه دهخداناانجام . [ اَ] (ص مرکب ) ابدالاباد. روزی که به انجام نرسد. ترجمه ٔ ابدالاباد است یعنی روزی که انتهاپذیر نباشد، از طرف مستقبل . (انجمن آرای ناصری ). بی پایان . که انتهائی ندارد. ابد. (اشتینگاس ).