لغتنامه دهخدا
سلطان حسین . [ س ُح ُ س َ ] (اِخ ) ابن منصور بایقرا... وی در دربار هرات یکی از درخشانترین مراکز ادب و هنر و علم در مملکت ایران بشمار میرود. بعضی اشعار فارسی او این است :در غم عشقت مرا نی تن نه جانی مانده این خیالی گشته وزان یک گمانی مانده داغها بر استخوانم بین چو