ابهتلغتنامه دهخداابهت . [ اُب ْ ب َ هََ ] (ع اِ)بزرگی . (وطواط). بزرگواری . (دستوراللغة). شکوه . (مهذب الاسماء) (خلاص نطنزی ). عظمت : امیر مسعود پس از خلعت علی میکائیل بباغ صدهزار رفت و بصحرا آمد و علی میکائیل بر وی گذشت با ابهتی هر چه تمامتر پیاده شد و خدمت کرد. (تاری
ابهتدیکشنری فارسی به انگلیسیawesomeness, grandeur, impressiveness, majesty, mystique, solemnity, vibrations
عادات غذاییfood habits, dietary habits, eating habitsواژههای مصوب فرهنگستانرفتار افراد در انتخاب و مصرف غذا
مدیریت بر مبنای سرکشیmanagement by walking around, management by wandering about, management by walking about, MBWAواژههای مصوب فرهنگستانروشی در مدیریت که در آن بر حضور مستقیم و سرزدة مدیریت در امور کاری و گفتوگو با کارمندان تأکید میشود
خرید عادتیhabit buyingواژههای مصوب فرهنگستانخرید یک کالا بهدفعات بهدلیل رضایت از خرید در دفعات پیشین
میزان عمومیسواریriding habitsواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تمایل به استفاده از حملونقل عمومی در یک محدودۀ مشخص نسبت به جمعیت آن محدوده
حرف مشابهتلغتنامه دهخداحرف مشابهت . [ ح َ ف ِ م ُ ب َ / ب ِ هََ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس چنین آورده است . رجوع به حرف تشبیه شود.
مشابهتلغتنامه دهخدامشابهت . [ م ُ ب ِ / ب َ هََ ] (از ع ، اِمص ) مانندگی . شباهت . همشکلی . مقابله ٔ چیزهای برابر و مانند هم . (از ناظم الاطباء). شباهت . همانندی با کسی یا چیزی . تشابه . شباهت . مانستن . مشاکلت . مضارعت . مضاهات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) <s