ابومریملغتنامه دهخداابومریم . [ اَ م َ ی َ ] (اِخ ) ایاس بن جعفربن الصلت الحنفی . محدث است و از او ابوعمروبن العلاء روایت کند.
ابومریملغتنامه دهخداابومریم . [ اَ م َ ی َ ] (اِخ ) تابعی است . او از عمر، و از او زیادبن ابی سوده روایت کند.
ابومرحوملغتنامه دهخداابومرحوم . [ اَ م َ ] (اِخ ) عبدالرحیم بن میمون . محدث است و از او سعیدبن ایوب روایت کند.
زرلغتنامه دهخدازر. [ زِرر ] (اِخ ) ابن حبیش بن حباشة اوس اسدی . ابومریم که بسال 83 هَ . ق . درگذشت ، از تابعان بود. رجوع به ابومریم در همین لغت نامه و اعلام زرکلی شود.
ناضریلغتنامه دهخداناضری . [ ض ِ ] (اِخ ) محمدبن ابومریم الناضری . به روایت ابن ابی حاتم وی مولای بنی سلیم و سپس بنی ناضرة است ، وی از سعدبن مسیب روایت کرده است . (از الانساب سمعانی ).