اتلافلغتنامه دهخدااتلاف . [ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن .(تاج المصادر). نیست کردن . هلاک یافتن . (مؤید). نابود کردن . تلف کردن . افناء : او را بغرامت آن اتلاف و تضییع مؤاخذت کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).- اتلاف کردن ؛ اسراف . تلف کردن .
اتلاففرهنگ فارسی معین( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) تلف کردن ، نابود کردن . 2 - (مص ل .) هلاک یافتن . ؛ ~ وقت بیهوده وقت را صرف کردن ، به کارهای ناسودمند پرداختن و از وقت بهره نگرفتن .
اطلافلغتنامه دهخدااطلاف . [ اِ ] (ع مص ) بخشیدن رایگان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشیدن . (ناظم الاطباء) . عطا کردن بصورت بخشش و مجانی . (از متن اللغة). چیزی را به دیگری بخشیدن . (از اقرب الموارد). || ناچیز گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هدر کردن و باطل ساختن چیزی . (ا
ایتلافلغتنامه دهخداایتلاف . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتلاف . سازواری نمودن . (آنندراج ). مجتمع گردیدن و سازواری نمودن . (منتهی الارب ). با همدیگر آمیختگی گرفتن . (غیاث اللغات ). مجتمع گردیدن . (از اقرب الموارد). با همدیگر الفت گرفتن و پیوسته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) : چون مساف
ائتلاففرهنگ فارسی عمید۱. (سیاسی) به هم پیوستن دو یا چند گروه یا سازمان برای رسیدن به اهداف خاص.۲. [قدیمی] با هم الفت داشتن.۳. [قدیمی] الفت یافتن.
خط اتلافdissipation lineواژههای مصوب فرهنگستانطولی از سیم پرمقاومت برای کاهش چندکیلوواتی توان انتقالی به آنتن فرستنده
تابع اتلافdissipation functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی در معادلات حرکت سامانهای که در حضور اصطکاک، نوسانهای کمدامنه دارد متـ . تابع اتلاف ریلی Rayleigh dissipation function
سامانۀ اتلافی 1dissipative system 1واژههای مصوب فرهنگستانهر سامانهای که در آن انرژی پایسته نباشد و براثر اصطکاک کاهش یابد
سامانۀ اتلافی 2dissipative system 2, dissipative phenomenonواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که برای انجام وظیفه یا حفظ حالت پایدار خود پیوسته جریانی از انرژی را در ساختار درونیاش مصرف میکند
اتلاف جوّیatmospheric lossواژههای مصوب فرهنگستانتضعیف نشانک رادیویی براثر جذب در مولکولهای اکسیژن و بخار آب موجود در جوّ
اتلاف چکهایdrip lossواژههای مصوب فرهنگستانکاهش وزن محصولات غذایی براثر خارج شدن یا از دست رفتن مایعات بافتی آنها
اتلاف انتقال شبکهایvia net loss, VNLواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای که در طراحی شبکههای انتقال با پیشبینی و تخصیص اتلاف در بخشهای مختلف شبکه لحاظ میشود
اتلاف انرژی برگشتناپذیرirreversible energy lossواژههای مصوب فرهنگستانکاهش انرژیای که ویژگی برگشتناپذیری آن به افزایش آنتروپی منجر میشود
اتلاف انقباضیcontraction lossواژههای مصوب فرهنگستاناتلاف انرژی مکانیکی شارۀ جاری مجرای بسته براثر تنگ شدن یکبارۀ مجرا
خط اتلافdissipation lineواژههای مصوب فرهنگستانطولی از سیم پرمقاومت برای کاهش چندکیلوواتی توان انتقالی به آنتن فرستنده
تابع اتلافdissipation functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی در معادلات حرکت سامانهای که در حضور اصطکاک، نوسانهای کمدامنه دارد متـ . تابع اتلاف ریلی Rayleigh dissipation function
فشردهسازی بااتلافlossy compression, irreversible compressionواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای فشردهسازی که در آن مقدار معینی از دادهها را حذف میکنند تا اندازة پرونده کاهش یابد
فشردهسازی بیاتلافlossless compressionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فشردهسازی که در آن هیچ دادهای از دست نرود