اثناعشرلغتنامه دهخدااثناعشر. [ اِ ع َ ش َ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) دوازده .- ائمه ٔ اثناعشر ؛ دوازده امام شیعیان .
اثناعشرفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) نخستین قسمت رودۀ کوچک که متصل به معده است و طول آن به اندازۀ دوازده انگشت صاحب آن است؛ دوازدهه.۲. (صفت) [قدیمی] دوازده.
اثناعشرفرهنگ فارسی معین(اِ عَ شَ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - دوازده . 2 - نام نخستین بخش از رودة کوچک که پیوسته به معده می باشد به طول بیست و پنج سانت و پهنای دوازده انگشت .
اثناعشریلغتنامه دهخدااثناعشری . [ اِ ع َ ش َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به اثناعشر. || نام یکی از امعای دقاق وآن معائی است متصل به بن معده دارای دهانه ای که آن را بوّاب نامند و از آن روی آن را اثناعشری گویند که طول آن به اندازه ٔ دوازده انگشت مُنضمّه ٔ صاحب آن میباشد. مؤلّف کشاف اصطلاحات الفنون
اثناعشریلغتنامه دهخدااثناعشری . [ اِ ع َ ش َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به اثناعشر. || نام یکی از امعای دقاق وآن معائی است متصل به بن معده دارای دهانه ای که آن را بوّاب نامند و از آن روی آن را اثناعشری گویند که طول آن به اندازه ٔ دوازده انگشت مُنضمّه ٔ صاحب آن میباشد. مؤلّف کشاف اصطلاحات الفنون
اثناعشریاتلغتنامه دهخدااثناعشریات . [ اِ ع َ ش َ ری یا ] (ع اِ مرکب ) ابوریحان بیرونی در التفهیم آرد: اثناعشریات چیست ؟ نیم شش یک برج است چون برج را به دوازده قسمت کنی راست ، تا هریکی دو درجه و نیم باشد. و هریکی را خداوند است . اما بهر برجی نخستین اثناعشریه خداوندبرج راست و دوم خداوند دوم برج را و
اثناعشرالفاًلغتنامه دهخدااثناعشرالفاً. [ اِ ع َ ش َ رَ اَ فَن ْ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) دوازده هزار.
اثناعشریهلغتنامه دهخدااثناعشریه . [ اِ ع َ ش َ ری ی َ ](ع ص نسبی ، اِ مرکب ) فرقه ٔ بزرگ شیعه که قائل به امامت ائمه ٔ اثناعشر و غیبت امام المهدی دوازدهمین ائمه باشند. شیعه ٔ دوازده امامی . جعفری . || بیوت اثناعشریه ؛ تقسیم هربرج است بر دوازده قسمت و انتساب هر قسمت بکوکبی و آن را بفارسی دوازده بهر
دوازدههلغتنامه دهخدادوازدهه . [ دَ دَ هََ / هَِ ] (اِ مرکب ) اثناعشر. قسمت نخستین روده های باریک . (لغات فرهنگستان ). رجوع به اثناعشر شود.
اثنیلغتنامه دهخدااثنی . [ اِ نی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به اثنان و اثناعشر در صورتی که عَلم باشد. (منتهی الارب ).
حاحونالغتنامه دهخداحاحونا. (اِخ ) نام یکی از پزشکان دوازده گانه ٔ یونانی است که آنان را چون بروج اثناعشر متصل بیکدیگر و سودمند میشمرده اند. (عیون الانباء ج 1 ص 34).
سوء هاضمهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وع، استفراغ، نفخ، ترشا، زخم معده، ورم روده، کولیت، زخم اثناعشر، یبوست، ناروانی، مسمومیت غذایی
اثناعشریلغتنامه دهخدااثناعشری . [ اِ ع َ ش َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به اثناعشر. || نام یکی از امعای دقاق وآن معائی است متصل به بن معده دارای دهانه ای که آن را بوّاب نامند و از آن روی آن را اثناعشری گویند که طول آن به اندازه ٔ دوازده انگشت مُنضمّه ٔ صاحب آن میباشد. مؤلّف کشاف اصطلاحات الفنون
اثناعشریاتلغتنامه دهخدااثناعشریات . [ اِ ع َ ش َ ری یا ] (ع اِ مرکب ) ابوریحان بیرونی در التفهیم آرد: اثناعشریات چیست ؟ نیم شش یک برج است چون برج را به دوازده قسمت کنی راست ، تا هریکی دو درجه و نیم باشد. و هریکی را خداوند است . اما بهر برجی نخستین اثناعشریه خداوندبرج راست و دوم خداوند دوم برج را و
اثناعشرالفاًلغتنامه دهخدااثناعشرالفاً. [ اِ ع َ ش َ رَ اَ فَن ْ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) دوازده هزار.
اثناعشریهلغتنامه دهخدااثناعشریه . [ اِ ع َ ش َ ری ی َ ](ع ص نسبی ، اِ مرکب ) فرقه ٔ بزرگ شیعه که قائل به امامت ائمه ٔ اثناعشر و غیبت امام المهدی دوازدهمین ائمه باشند. شیعه ٔ دوازده امامی . جعفری . || بیوت اثناعشریه ؛ تقسیم هربرج است بر دوازده قسمت و انتساب هر قسمت بکوکبی و آن را بفارسی دوازده بهر