اجتذابلغتنامه دهخدااجتذاب . [ اِ ت ِ ](ع مص ) جذب . (زوزنی ). کشیدن . || ربودن . || بخویشتن کشیدن . کشیدن بخود : معده ٔ خر، که کشد در اِجتذاب معده ٔ آدم ، جذوب گندم آب .مولوی .
اِجْتَذَبَ اهتامَهدیکشنری عربی به فارسیتوجه او را جلب کرد , نظر او را جلب کرد , اهتمام او را برانگيخت
جذوبفرهنگ فارسی عمیدکِشنده؛ جذبکننده: ◻︎ معدۀ خر کَه کشد در اجتذاب / معدۀ آدم جذوب گندم، آب (مولوی: ۵۸۶).