احداثلغتنامه دهخدااحداث . [ اِ ] (ع مص ) ظاهر و پیدا کردن . || زنا کردن . || شکستن وضو. || صیقلی کردن شمشیر را. (منتهی الارب ). آهن بزدودن . (زوزنی ) (تاج المصادر). || نو ایجاد کردن . (منتهی الارب ). نو کردن .(زوزنی ). نو پیدا کردن . (مؤید الفضلاء). || حَدَث کردن . (تاج المصادر) (زوزنی ). غای
احداثلغتنامه دهخدااحداث . [اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَدَث . جوانان . نوجوانان : مجالسة الأحداث مفسدة الدین . (امیرالمؤمنین علی علیه السلام ). و احداث متعلمان بطریق تحصیل علم و موعظت نگرند. (کلیله و دمنه ). که از احداث فقهای حضرت و افراد علمای دولت بمزیت هنر و مزید خرد مستث
احدادلغتنامه دهخدااحداد. [ اِ ] (ع مص ) احداد مراءة؛ سوگ داشتن زن بشوهر. (زوزنی ). || بازایستادن زن از زینت . || جامه ٔ سوگ بپوشیدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر). || احداد نظر؛ تیز نگرستن . (زوزنی ). تیز نگریستن . (تاج المصادر). || تیز کردن کارد و امثال آن بسنگ و سوهان . (منتهی الارب ). تحدید
اعدادلغتنامه دهخدااعداد. [ اَ ] (اِخ ) سِفْرِ اعداد. کتاب چهارم از پنج کتاب موسی است و چون در سه باب اول و نیز در باب 26 تعداد عبریان و لاویان را بیان مینماید بدان جهت به اعداد مسمی شد. و اما باقی کتاب محتوی حکایات کوچ کردن اسرائیلیان از دشت سینا و گردش در دشت
اعدادلغتنامه دهخدااعداد. [ اَ ] (ع اِ)ج ِ عَدَد. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (تاج العروس ). ج ِ عدد. شمارها. (آنندراج ). عددها و شمارها. (ناظم الاطباء). شمارها. ج ِ عدد. (دهار) : با قومی که مشاهیر انجاد و مساعیر اعداد بودند روی بطائی آورد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص <span
اعدادلغتنامه دهخدااعداد. [ اِ ] (ع مص ) آماده گردانیدن کسی یاچیزی را و ذخیره ساختن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهیا و حاضر ساختن کسی را برای کاری .(از اقرب الموارد). یقال : «اعده اعداداً»؛ آماده گردانید او را و ذخیره ساخت . (منتهی الارب ). آماده کردن . بسیجیدن . مهیا ساختن .
تراز احداثformation level, final grade, grade levelواژههای مصوب فرهنگستانسطحی بر روی بستر و لایۀ تحکیم که لایههای مختلف راه بر روی آن ساخته میشود
جدیدالاحداثفرهنگ فارسی عمیدچیزی که تازه بهوجود آورده شده؛ نوبنیان؛ تازهبنیاد؛ تازهساز؛ تازهتٲسیس.
جدیدالاحداثلغتنامه دهخداجدیدالاحداث . [ ج َ دُل ْ اِ ] (ع ص مرکب ) در تداول فارسی ، نوبنیاد. تازه بنیاد.
تراز احداثformation level, final grade, grade levelواژههای مصوب فرهنگستانسطحی بر روی بستر و لایۀ تحکیم که لایههای مختلف راه بر روی آن ساخته میشود