اخباتلغتنامه دهخدااخبات . [ اِ ] (ع مص ) فروتنی کردن . (زوزنی ). خضوع . خشوع . || آرام گرفتن دل . (آنندراج ).
اخباثلغتنامه دهخدااخباث . [ اِ ] (ع مص ) یاران خبیث جمع کردن . || فرزندان خبیث زادن . || خبث آموختن . || فاسد گردانیدن . پلید کردن . (زوزنی ). || خداوند پلید گشتن . (زوزنی ). || اخباث قول ؛ سخن پلید گفتن . || بدی مردم گفتن .
اخبثلغتنامه دهخدااخبث . [ اَ ب َ ] (ع ن تف ) خبیث تر. گنده تر. پلیدتر. (مهذب الاسماء).- امثال : اخبث من ثعلب . اخبث من ذیب الخمر . اخبث من ذیب الغضا. اخبث من
اخبطلغتنامه دهخدااخبط. [ اَ ب َ ] (ع ص ) مرد پای زننده . ج ، خُبط. || (ن تف ) نعت تفضیلی از خبط.- امثال : اخبط من حاطب لیل ؛ لأن ّ الذی یحتطب لیلاً یجمع کل شی ٔ مما یحتاج الیه و ما لایحتاج فلایدری ما یجمع.اخبط من
مخبتلغتنامه دهخدامخبت . [ م ُ ب ِ ] (ع ص ) فروتنی کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اخبات شود.
خبتلغتنامه دهخداخبت . [ خ َ ] (ع اِ) زمین بدون سنگلاخ که در آن شن ریزه باشد. (از یاقوت در معجم البلدان ). || زمین گود وسیع. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از لسان العرب ): «نزلوا فی خبت من الارض ». (از اقرب الموارد). || زمین صاف در بیابان پر از سنگ سیاه حره . (بنابر قول ابوعمر و بنقل یاقو
أَخْبَتُواْفرهنگ واژگان قرآنتواضع مي کنند(کلمه خبت به معناي زمين مطمئن و محکم است ، و وقتي گفته ميشود : أخبت الرجل معنايش اين است که تصميم گرفت به زميني محکم برود ، و يا در آن زمين پياده شد و به تدريج در معناي نرمي و تواضع استعمال شده که در آيه واخبتوا الي ربهم به همين معنا آمده ، و نيز در جمله و بشر المخبتين به معناي تواضع آ
تُخْبِتَفرهنگ واژگان قرآننرم و خاشع و متواضع شد (کلمه خبت به معناي زمين مطمئن و محکم است ، و وقتي گفته ميشود : أخبت الرجل معنايش اين است که تصميم گرفت به زميني محکم برود ، و يا در آن زمين پياده شد و به تدريج در معناي نرمي و تواضع استعمال شده که در آيه واخبتوا الي ربهم به همين معنا آمده ، و نيز در جمله و بشر المخبتين به معن
ارقطلغتنامه دهخداارقط. [ اَ ق َ ] (اِخ ) حمیدبن مالک . وی بعلت آثاری که بچهره داشت به ارقط ملقب گردید و او شاعر اسلامی مجید است و مردی بخیل بود.ابوعبیده گوید: بخیلان عرب چهاراند: حطیئة و حمید ارقط و ابوالاسود الدؤلی و خالدبن صفوان . ارقط راست :قد اغتدی و الصُبح محمَرّالطّررواللیل یحد