ترجمه مقاله

اخترشناس

'axtaršenās

ستاره‌شناس؛ منجم؛ اخترشمار؛ اخترشمر؛ اخترمار: ◻︎ سماع ناهید آخر ز مردمان که شنید؟ / که خواند او را اخترشناس خنیاگر؟ (مسعودسعد: ۱۵۰).

احکامی، اخترشمار، اختری، رصدبند، رصدنشین، ستارهشناس، منجم، نجومی

ترجمه مقاله