اختلاللغتنامه دهخدااختلال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) درماندن شتران در علف شیرین . || گذرانیدن در چیزی نیزه را و دوختن بآن . || حاجتمند شدن بسوی چیزی یا کسی . نیازمند شدن . لاغر و کم شدن گوشت کسی . || لاغر شدن جسم کسی . نزار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بهم وادوختن . بهم بازدوختن . (تاج المصادر بیهق
اختلالفرهنگ فارسی عمید۱. تباه شدن و درهموبرهم شدن کار.۲. بههمخوردگی؛ آشفتگی؛ نابسامانی؛ بیسروسامانی.
اختلالدیکشنری فارسی به انگلیسیbreakdown, discontinuance, disorder, disruption, disturbance, dysfunction, impairment, malady, upset
اختلالفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) درهم و بر هم شدن کار، خلل پذیرفتن . 2 - (اِمص .) بی سروسامانی .
اختلال 2jammingواژههای مصوب فرهنگستاننشانک الکترونیکی ناخواستهای که معمولاً در سامانههای مخابراتی همراه با نشانک صدا یا تصویر دریافت میشود و آن را مخدوش میکند متـ . پارازیت parasite
اختلال بدگمانیparanoid disorderواژههای مصوب فرهنگستاناختلالی که مشخصۀ آن آشفتگی فکری معطوف به گزند و آسیب است، ولی آشفتگی عمدۀ شخصیتی در آن موجود نیست
اختلالپوییhome-on-jamواژههای مصوب فرهنگستانامکانی در برخی موشکها که آنها را قادر میسازد با استفاده از نشانک اختلال ارسالشده از هدف، آن را شناسایی و سپس به آن اصابت کنند
اختلال 2jammingواژههای مصوب فرهنگستاننشانک الکترونیکی ناخواستهای که معمولاً در سامانههای مخابراتی همراه با نشانک صدا یا تصویر دریافت میشود و آن را مخدوش میکند متـ . پارازیت parasite
اختلالپوییhome-on-jamواژههای مصوب فرهنگستانامکانی در برخی موشکها که آنها را قادر میسازد با استفاده از نشانک اختلال ارسالشده از هدف، آن را شناسایی و سپس به آن اصابت کنند
اختلالتابjam resistantواژههای مصوب فرهنگستانویژگی افزاره یا سامانهای که در برابر اختلال اثرپذیر نیست یا اثرپذیری آن ناچیز است
اختلالگذریburnthroughواژههای مصوب فرهنگستاندر جنگ الکترونیکی، رسیدن به نقطهای که در آن میزان پژواک هدف، قویتر از نشانک اختلال دریافتی باشد
اختلال 2jammingواژههای مصوب فرهنگستاننشانک الکترونیکی ناخواستهای که معمولاً در سامانههای مخابراتی همراه با نشانک صدا یا تصویر دریافت میشود و آن را مخدوش میکند متـ . پارازیت parasite
اختلالات الکلزادalcohol induced disordersواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از اختلالات جسمی و روانی مانند لرزش در اندامها و روانپریشی و اضطراب ناشی از قطع مصرف الکل یا مسمومیت با آن
اختلالات اوجکامشorgasmic disordersواژههای مصوب فرهنگستانهریک از اختلالات مربوط به میل جنسی یا تغییرات روانکاراندامشناختی در چرخۀ پاسخ جنسی که سبب فشار روانی منفی و مشکلات فردی میشود
اختلالات غدد درونریزendocrine disordersواژههای مصوب فرهنگستاناختلال عملکرد غدد درونریز به دلیل ترشح کم یا زیاد