رواسانلغتنامه دهخدارواسان . [ رَ ] (اِخ ) نام محلی است در کنار راه تبریز و مراغه بین ایستگاه راه آهن تبریز و قریه ٔ اخمه قیه در 9هزارگزی تبریز.
اخمفرهنگ فارسی معین( اَ) (اِ.) اخمه ، آژنگ ، ترشرویی ، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی . ؛~ ~کسی توی هم بودن (عا.) عبوس بودن ، ترشرو بودن .
گره پیشانیفرهنگ فارسی عمیداخمو؛ اخمهرو؛ عبوس: ◻︎ کبر یک سو نِه اگر شاهد درویشانی / دیو خوشطبع بِه از حور گرهپیشانی (سعدی۲: ۵۹۶).
چینفرهنگ مترادف و متضاد۱. آژنگ، اخمه، چروک ۲. تا، لا ۳. تاب، شکن، شکنج، فر، کرس ۴. شیار، خط ۵. چینه، قشر، لایه