ارانگوتانفرهنگ فارسی عمیدمیمونی از خانوادۀ نخستیان با موهای قهوهای مایل به قرمز و دستهای بلند که صورت، دست، و پایش مو ندارد.
ارانگوتانفرهنگ فارسی معین(اُ نْ گُ) [ فر. ] ( اِ.) اوران اوتان (آدم جنگلی ) جانوری است از نوع آدم نمایان دارای قد نزدیک به انسان ، بدنش پر مو با سینة پهن و دست های دراز تا زانو و بازوان ستبر، دُم ندارد و مانند انسان روی دو پا حرکت می کند و در جوانی بسیار باهوش است و زود اهلی می شود.
ارژانتانلغتنامه دهخداارژانتان . [ اَ ] (اِخ ) کرسی ناحیه ٔ اُرن ، در کنار رود اُرن ، دارای 7038 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد. تجارت آن طیور و اسب است . ناحیه ٔ ارژانتان به 15 ((کانتن ))و 229 ((کم
آرژانتینلغتنامه دهخداآرژانتین . (اِخ ) نام جمهوری متحده ای است در امریکای جنوبی در شرق شیلی ، از شمال محدود به برزیل ، پرو و بولیوی و از مشرق به اوقیانوس آتلانتیک . بوئنوس آیرس کرسی آن است . 11میلیون سکنه دارد. وسعت آن 2794000 کی
ارونتنلغتنامه دهخداارونتن .[ اَ ن َ ت َ ] (هزوارش ، مص ) بلغت زند و پازند به معنی شستن باشد و ارونمن یعنی بشویم من و ارونید یعنی بشوئید شما، که امر بشستن باشد. (برهان ) (آنندراج ).
عرنتنلغتنامه دهخداعرنتن . [ ع َ رَ ت َ / ع َ رَ ت ِ / ع َ رَ ت ُ ] (ع اِ) یک نوع گیاهی است که بدان پوست پیرایند. (ناظم الاطباء).درختی است که به وسیله ٔ آن دباغی شود. (از اقرب الموارد). عَرتَن . عَرتون . رجوع به عرتن و عرتون شو