ارباللغتنامه دهخدااربال . [ اِ ] (ع مص ) رویانیدن زمین گیاه «رَبل » را و بسیار شدن درخت «رَبل » در آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به ربل شود.
اربللغتنامه دهخدااربل . [ اَ ب َ ] (ع ص ) رَبل اربل ؛ مبالغه است و رَبل اقسامی است از درخت که در آخر تابستان بسردی شب بی باران برگ و بار بیرون آرد.
اربللغتنامه دهخدااربل . [ اَ ب ِ ] (اِخ ) اربیل . شهری بزرگ در آشور که شکست دارا (داریوش سوم ) از اسکندر بدین شهر بوده است . و رجوع به اربیل شود.