کَشیم گوشکدارPodiceps auritusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کشیمیان و راستۀ کشیمسانان که در زمستان پرهای زینتی آن سیاه و سفید و گونهها و جلوی گردن سفید است
ارتشلغتنامه دهخداارتش . [ اَ ت ِ ] (اِ) لغتی که در این ایام به مجموع سپاهیان مملکت داده اند . رجوع به ارتشتار و ارتیشدار شود.
میلیتاریسمفرهنگ فارسی عمید۱. نظام مبتنی بر تسلط و نفوذ نیروهای نظامی در ادارۀ کشور؛ ارتشسالاری.۲. تمایل به استفاده از نیروهای نظامی برای نیل به اهداف سیاسی.
فاشیسمواژهنامه آزاداین عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است و فاشیسمو از کلمه لاتینی فاشس گرفته شده است که در زبان لاتینی به تبری میگویند که به دسته ای ان میله های می بستند و به نزد فرمانروایان روم به
ارتشلغتنامه دهخداارتش . [ اَ ت ِ ] (اِ) لغتی که در این ایام به مجموع سپاهیان مملکت داده اند . رجوع به ارتشتار و ارتیشدار شود.
ارتشلغتنامه دهخداارتش . [ اَ ت ِ ] (اِ) لغتی که در این ایام به مجموع سپاهیان مملکت داده اند . رجوع به ارتشتار و ارتیشدار شود.
تخشائی ارتشلغتنامه دهخداتخشائی ارتش . [ ت ُ ی ِ اَ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فرهنگستان این کلمه را بجای «صناعت ارتش » پذیرفته است .