لغتنامه دهخدا
ارداء. [ اِ ] (ع مص ) لاغر کردن . (منتهی الارب ). || هلاک کردن . (تاج المصادر بیهقی ). هلاک ساختن . (منتهی الارب ). || در مشقت انداختن . (منتهی الارب ). در مشقت افکندن . || در چاه افکندن : ارداه فی البئر. || درگذشتن ازسِنّی از سنین عمر: اردی علی ستین ؛ گذشت از شصت . (منتهی ال