اردومنشواژهنامه آزاد[ اَ م َ ] (اِخ ) (به معنی راست منش ) اردومنش. پسر وَهوک َ پارسی. داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم، نام او را در ردیف اشخاصی یاد کند که با او همدست بودند. هرودوت او را «آسپاتی نس»، و کتزیاس وی را «نوردن دابات» نامد.
اردومنیشلغتنامه دهخدااردومنیش . [ اَ م َ ] (اِخ ) (بمعنی راست منش ) اردومنش . پسر وَهوک َ پارسی . داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم نام او را در ردیف اشخاصی که با او همدست بودند یاد کند. (ایران باستان ص 534 و 952). ه
اردومنیشلغتنامه دهخدااردومنیش . [ اَ م َ ] (اِخ ) (بمعنی راست منش ) اردومنش . پسر وَهوک َ پارسی . داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم نام او را در ردیف اشخاصی که با او همدست بودند یاد کند. (ایران باستان ص 534 و 952). ه