تبار دوسویهbilateral descent, cognatic descent, cognate 1, consanguineal descentواژههای مصوب فرهنگستانتباری که هم از جانب مادر و هم از جانب پدر تعیین میشود
جانب گیرلغتنامه دهخداجانب گیر. [ ن ِ ] (نف مرکب ) حامی . مددکار. (آنندراج ). جانب گیرنده . جانب نگاه دارنده . طرفدار.