تراجلغتنامه دهخداتراج . [ ت َ ] (صوت ) ترجمه ٔ لفظ آمین است که بعد از دعا بجهت استجابت گویند. (از آنندراج ). کلمه ای که جهت استجابت بعد از ختم دعا گویند مانند کلمه ٔ آمین ، و تراج باد یعنی آمین باد. (ناظم الاطباء).
استجابةلغتنامه دهخدااستجابة. [ اِ ت ِ ب َ ] (ع مص ) استجابت . پاسخ کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). جواب گفتن . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). جواب دادن : استجاب له . || پاسخ خواستن . || پذیرفتن . قبول کردن .(غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). برآوردن . روا کردن . روائی . درگیر شدن . گیرا گردیدن
اجابتفرهنگ مترادف و متضاد۱. استجابت، برآوردن، پذیرش، پسند، تصویب، قبول، مستجاب، مقبول ۲. تخلیه، دفع، قضایحاجت