استرجاعلغتنامه دهخدااسترجاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انّا ﷲ و انّا الیه راجعون گفتن . (منتهی الارب ). انا ﷲ و انا الیه راجعون گفتن در وقت مصیبت . (تاج المصادر بیهقی ): و استکان و استرجع بعد ان ارتاع و تفجع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300)؛ ترجمه ٔ آن : و فروتنی نمود و اس
استرجاعفرهنگ فارسی عمید۱. بازگرفتن چیزی از کسی.۲. «انا للّه و انا الیه راجعون» گفتن هنگام شنیدن خبر مرگ کسی.
استرجاعفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .)رجوع کردن ، طلب بازگشت کردن . 2 - داده ای را بازپس گرفتن . 3 - (مص ل .) هنگام شنیدن خبر مرگ کسی ، انالله و اناالیه راجعون گفتن .
پاستریزهلغتنامه دهخداپاستریزه . [ ت ُ زِ ] (فرانسوی ، مص ، اِ) گرم کردن آب جو و شراب و شیر و جزآن بنابر اصول علمی (پاستور) برای کشتن جراثیم تخمیری آن . || (ن مف ) مایعات که بر طبق اصول علمی میکربها و موجودات تخمیری آن از میان رفته باشد.
استرزالغتنامه دهخدااسترزا. [ اِ رِ ] (اِخ ) شهری به ایتالیا، در ساحل دریاچه ٔ ماژور، دارای 1900 تن سکنه و کنفرانس اقتصادی بین المللی بسال 1932 م . بدانجا بود.
اشترجیلغتنامه دهخدااشترجی . [ اُ ت ُ ] (اِخ ) ابوالقاسم شاه بن النزّال بن شاه السعدی اشترجی از محدثان بود و در ماه رمضان سال 301 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان ). و رجوع به انساب سمعانی شود.
استرزیلغتنامه دهخدااسترزی . [ اِ رُزْزی ] (اِخ ) فیلیپ . سیاستمدار ایتالیائی ، مولد فلورانس . وی رقیب مِدیسی بود (1488 - 1538 م .). || پیر . مارشال فرانسوی ، که در محاصره ٔ تیون ویل (1588 م .)
مسترجعلغتنامه دهخدامسترجع. [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استرجاع . طلب بازگشت کسی را کننده . (اقرب الموارد). || آنکه بوسیله ٔ گفتن «اناﷲ و اناالیه راجعون » به خداوند پناه می آورد. (اقرب الموارد) : فوقف بین الامر و النهی مسترجعاً. (تاریخ بیهقی ص <span class="hl
مسترجعةلغتنامه دهخدامسترجعة. [ م ُ ت َ ج ِ ع َ ] (ع ص ) تأنیث مسترجع، که نعت فاعلی است از استرجاع . رجوع به مسترجع و استرجاع شود. || قوت مسترجعه ؛ بنابر عقیده ٔ صدرالدین غیر از قوای حافظه و مفکره و واهمه امر جدائی نیست . وی گوید اًن الادراک للوهم و الحفظ للحافظة والتصرف للمفکرة و بهذا القوی یتم
واپس گرفتنلغتنامه دهخداواپس گرفتن . [ پ َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بازگرفتن . دوباره پس گرفتن . || بازپس استادن . (ناظم الاطباء). استرجاع . (آنندراج ). و رجوع به واپس ایستادن و واپس استیدن شود.
انا ﷲ و انا الیه راجعونلغتنامه دهخداانا ﷲ و انا الیه راجعون . [ اِن ْ نا ل ِل ْ لا هَِ وَ اِن ْ نا اِ ل َ هَِ ج ِ ] (عربی ، جمله ) یعنی ما خدای راییم و بازگشت ما سوی اوست . در هنگام مصیبت و دیدن جنازه ای گویند. قسمتی از آیه ٔ قرآن است ، تمام آیه چنین است : الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا ﷲ و انا الیه راجعون .
گویانلغتنامه دهخداگویان . (نف ، ق ) صفت فاعلی از گفتن . گوینده . || در حال گفتن : برفتند گویان به ایوان شاه یکی گفت خورشید گم کرد راه . فردوسی .پس ایستاد در کشاکش امر و نهی استرجاع کنان یعنی گویان ، که انا ﷲ و انا الیه راجعون . (تار